وجود مس براي كليه گياهان و حيوانات عالي ضروري ميباشد. مس در آنزيم هاي متنوعي، از جمله در سيتوكروم اكسيداز سي و آنزيم حاوي Cu-Zn به نام superoxide dismutase وجود دارد و فلز اصلي در رنگدانه حامل اكسيژن hemocyanin است.RDA براي مس در بزرگسالان سالم ۹/۰ ميليگرم در روز ميباشد. مس در جريان خون عمدتاً روي پروتئين پلاسمايي بنام ceruloplasmin حركت ميكند. اگرچه مس اول در روده جذب ميشود، اين عنصر همبسته با آلبومين به سوي كبد منتقل ميشود. يك حالت ارثي كه بيماري ويلسون ناميده ميشود موجب باقي ماندن مس در بدن و عدم ورود آن به صفرا توسط كبد شود. اين بيماري در صورت عدم درمان ميتواند منجر به آسيبهاي كبدي و مغزي شود.[۸]
مس نيز به مقدار بسيار كم در توليد كلروفيل، پروتئين، كربوهيدراتها و همچنين در فعال ساختن برخي از آنزيمها مورد نياز است. در صورت كمبود مس برگها كوچك مانده و سرشاخههاي جوان را دچار برگ سوختگي ميكند. هر چه واكنش خاك اسيدي تر باشد، مس قابل استفاده تر است. براي رفع كمبود مس از سولفات مس به تنهايي و گاهي مخلوط با آهك (به نام تركيب بردو Bordeaux Mixture) استفاده ميشود
وجود مس براي كليه گياهان و حيوانات عالي ضروري ميباشد. مس در آنزيم هاي متنوعي، از جمله در سيتوكروم اكسيداز سي و آنزيم حاوي Cu-Zn به نام superoxide dismutase وجود دارد و فلز اصلي در رنگدانه حامل اكسيژن hemocyanin است.RDA براي مس در بزرگسالان سالم ۹/۰ ميليگرم در روز ميباشد. مس در جريان خون عمدتاً روي پروتئين پلاسمايي بنام ceruloplasmin حركت ميكند. اگرچه مس اول در روده جذب ميشود، اين عنصر همبسته با آلبومين به سوي كبد منتقل ميشود. يك حالت ارثي كه بيماري ويلسون ناميده ميشود موجب باقي ماندن مس در بدن و عدم ورود آن به صفرا توسط كبد شود. اين بيماري در صورت عدم درمان ميتواند منجر به آسيبهاي كبدي و مغزي شود.[۸]
مس نيز به مقدار بسيار كم در توليد كلروفيل، پروتئين، كربوهيدراتها و همچنين در فعال ساختن برخي از آنزيمها مورد نياز است. در صورت كمبود مس برگها كوچك مانده و سرشاخههاي جوان را دچار برگ سوختگي ميكند. هر چه واكنش خاك اسيدي تر باشد، مس قابل استفاده تر است. براي رفع كمبود مس از سولفات مس به تنهايي و گاهي مخلوط با آهك (به نام تركيب بردو Bordeaux Mixture) استفاده ميشود